آیه 32 سوره غافر

از دانشنامه‌ی اسلامی

وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ

[40–32] (مشاهده آیه در سوره)


<<31 آیه 32 سوره غافر 33>>
سوره :سوره غافر (40)
جزء :24
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و ای قوم، من بر شما از (عذاب) روز قیامت که خلق (از سختی آن به فریاد آیند و) یکدیگر را بخوانند سخت می‌ترسم.

و ای قوم من! بی تردید من از روزی که مردم یکدیگر را [برای نجات خود از عذاب] ندا می دهند بر شما می ترسم؛

و اى قوم من، من بر شما از روزى كه مردم يكديگر را [به يارى هم‌] ندا درمى‌دهند، بيم دارم.

اى قوم من، از آن روز كه يكديگر را به فرياد بخوانيد بر شما بيمناكم.

ای قوم من! من بر شما از روزی که مردم یکدیگر را صدا می‌زنند (و از هم یاری می‌طلبند و صدایشان به جایی نمی‌رسد) بیمناکم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

O my people! I fear for you a day of mutual distress calls,

And, O my people! I fear for you the day of calling out,

And, O my people! Lo! I fear for you a Day of Summoning,

"And O my people! I fear for you a Day when there will be Mutual calling (and wailing),-

معانی کلمات آیه

  • التناد: آن در اصل «تنادى»، مصدر باب تفاعل است، روز قيامت را يَوْمَ التَّنادِ گويند كه اهل عذاب يكديگر را با ويل و هلاكت ندا مى‏‌كنند و يا اهل بهشت و جهنم يكديگر را نداء كنند. وَ نادى‏ أَصْحابُ الْجَنَّةِ أَصْحابَ النَّارِ.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ «32»

اى قوم من! همانا من از روزى كه يكديگر را به فرياد بخوانيد بر شما بيمناكم.

يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ «33»

روزى كه (از موقف حساب) روى مى‌گردانيد (و) فرار مى‌كنيد، (امّا) براى شما هيچ گونه پناهگاه و نگهدارنده‌اى در برابر عذاب الهى نيست؛ و هر كه را خداوند (بر اثر اعمالش) گمراه كند (و به حال خود واگذارد)، هيچ هدايت كننده‌اى براى او نيست.

جلد 8 - صفحه 249

نکته ها

«تناد» از «نداء» به معناى يكديگر را صدا زدن است.

روز قيامت ناله‌ها و فريادها بلند است؛

مؤمن فرياد مى‌زند بياييد نامه‌ى مرا بخوانيد. «هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ» «1»

كافر، فريادكنان، حسرت خود را با كلمات‌ «يا لَيْتَنِي» «2»* و «يا وَيْلَتى‌» «3»* اظهار مى‌كند.

بهشتيان اهل دوزخ را ندا مى‌كنند كه چرا به دوزخ رفتيد؟ «ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ» «4»

و دوزخيان از بهشتيان استمداد مى‌كنند كه از آن چه خداوند رزق شما كرده به ما نيز برسانيد. به هر حال نداها از هر سو بلند است.

مراد از گمراه كردنِ مجرمان توسط خداوند، واگذاردن آنان به حال خود است، نه آنكه آنان را از راه درست منحرف كند و گمراه سازد. درست همانند فرزندى كه مورد قهر پدر قرار گرفته و از راهنمايى او بى‌بهره مى‌شود و اين امر موجب بدبختى و هلاكت او مى‌گردد.

پیام ها

1- در شيوه‌ى تبليغ، توقع نداشته باشيم كه با اولين تذكّر به نتيجه برسيم، بلكه تكرار لازم است. ( «يا قَوْمِ» تكرار شد.)

2- در شيوه‌ى تبليغ، عواطف را از ياد نبريم. «يا قَوْمِ»

3- در شيوه‌ى تبليغ، از اهرم انذار بيشتر استفاده كنيم. ( «إِنِّي أَخافُ» تكرار شد)

4- در شيوه‌ى تبليغ، هم قهر خداوند در دنيا را يادآورى كنيم. قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ ... و هم قهر الهى در قيامت را. «ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ»

5- فرار در قيامت هيچ اثرى ندارد. تُوَلُّونَ‌ ... ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ‌

6- هدايت و ضلالت به دست خداست، گرچه مقدّمات آن به دست انسان است. «مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ»

«1». حاقه، 19.

«2». نبأ، 40.

«3». فرقان، 28.

«4». مدثر، 42.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 250

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ (32)

مرحله چهارم تذكر به قيامت است.

«1» سوره (41) فصلت آيه 46.

جلد 11 - صفحه 305

وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ‌: اى قوم من به درستى كه من مى‌ترسم بر شما، يَوْمَ التَّنادِ: از عذاب روز ندا كردن يكديگر را. مراد روز قيامت است و تسميه آن به تنادى به جهت آنست كه در آن روز به طريق استغاثه يكديگر را خوانند و هيچكدام به فرياد هم نرسند. يا در آن روز ندا آيد فلان كس سعيد و فلان كس شقى باشد. يا هر كس آن روز به امام خود خوانده شود: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» «1» يا بعد از حساب ندا كنند: «يا اهل الجنة خلود و لا موت و يا اهل النار خلود و لا موت» «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَ عادٍ وَ ثَمُودَ وَ الَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ مَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ (31) وَ يا قَوْمِ إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنادِ (32) يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (33) وَ لَقَدْ جاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّناتِ فَما زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولاً كَذلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتابٌ (34) الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (35)

ترجمه‌

مانند عادت قوم نوح و عاد و ثمود و آنكسانيكه بودند بعد از آنها و نيست خدا كه بخواهد ستم را براى بندگان‌

و اى قوم من همانا من ميترسم بر شما از روز ندا نمودن‌

روز كه رو گردان شويد پشت كنندگان نباشد مر شما را از عذاب خدا هيچ نگهدارنده‌اى و هر كه را راهنمائى نكند خدا پس نيست براى او هيچ‌

جلد 4 صفحه 526

راه نماينده‌اى‌

و هر آينه بتحقيق آمد شما را يوسف از پيش با معجزات پس پيوسته بوديد در شك از آنچه آورد شما را بآن تا وقتى فوت كرد گفتيد هرگز مبعوث نميكند خدا بعد از او پيغمبرى را اين چنين بگمراهى وا ميگذارد خدا كسيرا كه متجاوز و شك آورنده است‌

آنكسانيكه مجادله مينمايند در آيتهاى خدا بدون حجّتى كه آمده باشد براى آنها بزرگ است از راه دشمنى نزد خدا و نزد آنانكه گرويدند اينچنين مهر مينهد خدا بر هر دل مرد با تكبّر سركش.

تفسير

خداوند متعال احزاب نامبرده در آيات سابقه را بيان فرموده از قول مؤمن آل فرعون كه گفت من ميترسم بر شما از مانند ايّام اقوام سابقه كه آن مانند سلوك خداوند است با قوم نوح و عاد و ثمود و كسانيكه بعد از آنها بودند و با پيغمبران خدا ستيزگى نمودند مانند قوم لوط و خداوند هيچ وقت نميخواهد بر بندگانش ستم كند و اينكه خداوند اين اقوام را بعذابهاى گوناگون معذّب و هلاك فرمود براى آن بود كه خودشان كارى كردند كه مستحق چنين عقوبتهائى شدند پس شما نكنيد تا ايمن از عذاب الهى باشيد اى قوم من علاوه بر عذاب دنيا من از عذاب قيامت بر شما ميترسم در قتل بيگناهى كه ادّعاء نبوّت نموده روز قيامت روز تنادى است يعنى ندا نمودن مردم يكديگر را بواويلا يا اهل بهشت اهل جهنّم را بآنكه ما بوعده خدا نائل شديم و اهل جهنّم اهل بهشت را كه قدرى آب و غذا بما بدهيد و ياء تنادى براى اكتفاء بكسره حذف شده است و باين دو ندا از اهل بهشت و جهنّم در قرآن تصريح شده و آنروز روزى است كه مردم از شعله آتش دوزخ رو گردان شده بآن پشت ميكنند بخيال آنكه فرار نمايند ولى قدرت پيدا نميكنند و هيچ دافع و مانع و نگهدارنده‌اى از عذاب خدا نيست و كسيكه خدا او را براه بهشت هدايت ننمايد هادى و راهنمائى ندارد و قبلا حضرت يوسف صدّيق با معجزاتى آمد نزد شما و ادّعاء نبوت نمود و شما قبول ننموديد و اظهار شك و ترديد در مرام او كه توحيد خدا بود مينموديد تا وقتى كه از دنيا رحلت فرمود و پيغمبران ديگرى آمدند و شما را بتوحيد دعوت نمودند و شما بهيچ يك از آنها ايمان نياورديد و گفتيد يوسف پيغمبر آخر الزّمان بود و بعد از او خدا كسيرا به پيغمبرى مبعوث نميكند اين اصرار شما بر كفر و ضلالت موجب شده كه خداوند شما را

جلد 4 صفحه 527

بحال خود واگذار نموده چون از حقّ و حدّ خود كه تأمّل در آيات الهى و معجزات انبيا است تجاوز نموديد و شك و ريب را در دل خود جاى داديد ديگر نور حق در قلب شما تابش نميكند كسانيكه بدون حجّت و دليلى كه خداوند براى آنها اقامه نموده باشد بصرف تقليد و تعصّب و لجاج و عناد مجادله و گفتگو و اعتراض نمايند در ادلّه توحيد خدا و معجزات انبيا دشمنى بزرگى با خدا و اهل ايمان باو نموده‌اند و موجب خشم و غضب شديد او و گروندگان باو و انبيا شده‌اند اين تكبّر و سركشى و زورگوئى شما موجب شده كه خدا دل شما را بسته و مهر كرده كه ديگر نور معرفت و يقين در آن تابش نكند و بدانيد كه از باب انتقام خدا با شما اينمعامله را نموده لذا نصيحت و موعظه براى شما اثر ندارد و بعضى گفته‌اند مؤمن آل فرعون كه ايمان خود را پنهان نموده بود بعد از آنكه گرم نصيحت و موعظه شد كلماتى از او صادر شد كه ايمانش بروز نمود و در هر حال فرعون در پايان مواعظ او متزلزل شد و خلط مبحث كرد و بوزير خود هامان امر نمود براى او قصرى بسازد و مردم را از شنيدن مواعظ مؤمن بازداشت چنانچه بيايد انشاء اللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ يا قَوم‌ِ إِنِّي‌ أَخاف‌ُ عَلَيكُم‌ يَوم‌َ التَّنادِ (32) يَوم‌َ تُوَلُّون‌َ مُدبِرِين‌َ ما لَكُم‌ مِن‌َ اللّه‌ِ مِن‌ عاصِم‌ٍ وَ مَن‌ يُضلِل‌ِ اللّه‌ُ فَما لَه‌ُ مِن‌ هادٍ (33)

و اي‌ قوم‌ ‌من‌ محقّقا ‌من‌ ميترسم‌ ‌براي‌ ‌شما‌ روزي‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ فرياد زنيد و دادرس‌ طلبيد ‌که‌ روز قيمة ‌باشد‌ روزي‌ ‌که‌ واپس‌ ميگرديد و دو مرتبه‌ زنده‌ ميشويد نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌شما‌ كسي‌ ‌که‌ ‌از‌ عذاب‌ الهي‌ جلوگيري‌ كند

جلد 15 - صفحه 374

و كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌خدا‌ گمراه‌ كرده‌ ‌پس‌ نيست‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ هدايت‌ كننده‌.

وَ يا قَوم‌ِ إِنِّي‌ أَخاف‌ُ عَلَيكُم‌ يَوم‌َ التَّنادِ ‌که‌ ‌در‌ قيمة ‌هر‌ چه‌ ندا كنيد و ياور طلبيد بفرياد ‌شما‌ نميرسند و نداهاي‌ يوم القيمة بسيار ‌است‌ مثل‌ اينكه‌ ميفرمايد وَ نادَوا يا مالِك‌ُ لِيَقض‌ِ عَلَينا رَبُّك‌َ قال‌َ إِنَّكُم‌ ماكِثُون‌َ‌-‌ زخرف‌ آيه 77‌-‌ و مثل‌ وَ نادي‌ أَصحاب‌ُ النّارِ أَصحاب‌َ الجَنَّةِ أَن‌ أَفِيضُوا عَلَينا مِن‌َ الماءِ أَو مِمّا رَزَقَكُم‌ُ اللّه‌ُ قالُوا إِن‌َّ اللّه‌َ حَرَّمَهُما عَلَي‌ الكافِرِين‌َ‌-‌ اعراف‌ آيه 48‌-‌ و مثل‌‌عليه‌‌به‌ وَ قال‌َ الَّذِين‌َ فِي‌ النّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّم‌َ ادعُوا رَبَّكُم‌ يُخَفِّف‌ عَنّا يَوماً مِن‌َ العَذاب‌ِ‌-‌ ‌در‌ همين‌ سوره‌ آيه 52‌-‌ و مثل‌ رَبَّنا أَخرِجنا مِنها فَإِن‌ عُدنا فَإِنّا ظالِمُون‌َ‌-‌ مؤمنون‌ آيه 109‌-‌ و مثل‌ رَبَّنا أَخرِجنا نَعمَل‌ صالِحاً غَيرَ الَّذِي‌ كُنّا نَعمَل‌ُ‌-‌ فاطر آيه 34 و ‌غير‌ اينها.

يَوم‌َ تُوَلُّون‌َ مُدبِرِين‌َ بعضي‌ گفتند روزي‌ ‌که‌ آتش‌ حمله‌ ميكند بآنها ‌آنها‌ عقب‌ عقب‌ رو بآتش‌ فرار ميكنند آتش‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميگيرد بعضي‌ گفتند ‌پس‌ ‌از‌ حساب‌ ‌در‌ محشر ‌او‌ ‌را‌ كشان‌ كشان‌ رو بجهنّم‌ ميبرند.

اقول‌: شايد مراد ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌در‌ بعض‌ اخبار داريم‌ ‌که‌ صورتهاي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ پشت‌ ‌بر‌ ميگردانند و ‌از‌ آيه شريفه‌ ‌هم‌ ممكن‌ ‌است‌ استفاده‌ كرد ‌که‌ ميفرمايد وَ أَمّا مَن‌ أُوتِي‌َ كِتابَه‌ُ وَراءَ ظَهرِه‌ِ فَسَوف‌َ يَدعُوا ثُبُوراً وَ يَصلي‌ سَعِيراً‌-‌ انشقاق‌ ‌آيه‌ 10 و 11 و 12‌-‌ ما لَكُم‌ مِن‌َ اللّه‌ِ مِن‌ عاصِم‌ٍ نه‌ قوم‌ نه‌ عشيره‌ نه‌ رئيس‌ و نه‌ مرءوس‌.

وَ مَن‌ يُضلِل‌ِ اللّه‌ُ گفتيم‌ اضلال‌ الهي‌ اينست‌ ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ بخود واميگذارد ‌پس‌ ‌از‌ آنكه‌ ‌از‌ قابليت‌ هدايت‌ افتاده‌ ‌باشد‌.

فَما لَه‌ُ مِن‌ هادٍ چون‌ قابليت‌ ندارد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 32)- سپس افزود: «ای قوم! من بر شما از روزی می‌ترسم که مردم یکدیگر را صدا می‌زنند» از هم یاری می‌طلبند و صدایشان به جایی نمی‌رسد! (وَ یا قَوْمِ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ یَوْمَ التَّنادِ).

«یوم التّناد» مفهومش «روز ندا دادن یکدیگر» است، و این تعبیر نشانه نهایت عجز و بیچارگی است در زمانی که کارد به استخوان می‌رسد، و افرادی که دستشان از همه جا بریده یکدیگر را صدا می‌کنند و فریادشان به جایی نمی‌رسد.

در این جهان نیز «یوم التّناد» فراوان است، روزهایی که عذاب الهی نازل می‌شود، بحرانها و حوادث سخت همه را تحت فشار قرار می‌دهد، و پناهگاهی می‌جویند اما پناهگاهی وجود ندارد، و همه فریاد می‌کشند!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص356

منابع